رانندههاي مينيبوسهـــــــــاي دوستداشتني خودشان را براي كاسبي پربركت امروز آماده كردند. شركت اتوبوسراني تهرانوحومه هم اتوبوسها را به خط ميكند؛ آخر امروز قرار است بازي استقلال و فولاد با حضور تماشاگران برگزار شود!..
امروز سكوهاي طبقه دو آزادي نفس ميكشد و صندليهاي طبقه اول هم حتما پر خواهد شد. بسياري از پدرها دست بچههايشان را ميگيرند و به ورزشگاه ميبرند، حتي با اينكه ميدانند فضاي ورزشگاه زياد تميز نيست! و شايد مجبور باشند در لحظاتي با دو دست گوش بچههايشان را بپوشانند؛ اما چه كنند كه ديدن فوتبال از نزديك چيز ديگري است. نه؟
هواي گرم آزادي حوصلهها را سر نميبرد، آخر فوتبال گرما و سرما نميشناسد. عطش فوتبال هيچوقت تمام نميشود؛ حتي اگر تيم ملي به جام جهاني نرفته باشد، ورزشگاه آزادي پذيراي تماشاگراني خواهد بود كه مديران فوتبال آنها را صاحبان اصلي فوتبال ميدانند. فوتبالي كه براي بستنيفروش، تخمهفروش، پرچمفروش و حتي سيگارفروشها هم بركت دارد؛ خوش به حال سكوها كه گوششان كر ميشود.خوش به حال آزادي كه امروز نفس ميكشد. آخر دلش براي تماشاگران تنگ شده. خوش به حال هواداران كه در حين ورود به ورزشگاه ميخوانند:« منم همون هوادار قديمي!»
No comments:
Post a Comment